وبلاگ

سه معیار سنجش اقتصاد مقاومتی

demo_image
فرهنگ لغات مالی مالی

سه معیار سنجش اقتصاد مقاومتی

اقتصاد مقاومتی چیست؟

اقتصاد مقاومتی (به انگلیسی: Resistive economy) روشی برای مقابله با تحریم‌ها علیه یک منطقه یا کشور تحریم شده می‌باشد. در شرایطی که صادرات و واردات هیچ‌کدام برای آن کشور مجاز نمی‌باشد.

اقتصاد مقاومتی به معنی تشخیص حوزه‌های فشار و متعاقباً تلاش برای کنترل و بی‌اثر کردن آن تاثیرها بوده و در شرایط آرمانی تبدیل چنین فشارهایی به فرصت است. همچنین برای رسیدن به اقتصاد مقاومتی باید وابستگی‌های خارجی کاهش یابد و بر تولید داخلی کشور و تلاش برای خوداتکایی تأکید گردد. طبق نظر دولتمردان ایران در تعریف اقتصاد مقاومتی، ضرورت مقاومت برای رد کردن فشارها و عبور از سختی‌ها برای رسیدن به نقاط مثبت ملی نیاز است.

تاریخچه اقتصاد مقاومتی

اصطلاح اقتصاد مقاومتی اولین بار توسط رهبر ایران استفاده شد. پس از تشدید تحریمها علیه ایران در سالهای اخیر این شیوه توسط حکومت ایران ترویج می‌شود و در اقتصاد مقاومتی هدف استفاده از توان داخلی و مقاومت در مقابل تحریمها با ایجاد کمترین بحران است. رهبر ایران در ۱۳۹۲/۱۱/۳۰، سیاست‌های کلی «اقتصاد مقاومتی» را به مسئولان ایرانی ابلاغ کرده است. از نظر برخی از مقامات کشور ایران، ایجاد ایالتها و فدرالیسم و تمرکز زدایی از قدرت و واگذاری اختیارات تصمیم گیری به مناطق، از لوازم مقاومتی کردن اقتصاد ایران است.

سه معیار سنجش اقتصاد مقاومتی

پروفسور لینو بریگوگلیو رئیس دانشکده اقتصاد دانشگاه مالت و نیز دبیر موسسه توسعه اقتصادی کشورهای کوچک زیر نظر بانک جهانی است. پروفسور بریگوگلیو مقالات متعددی را در زمینه مقاومت اقتصادی به رشته تحریر در آورده است.در جدیدترین مقاله وی آمده است: آسیب‌پذیری اقتصادی مفهومی است که به لحاظ ادبیات مفهومی و تجربی کاملا غنی و شناخته شده است. کارهای اخیر بر روی شاخص‌های آسیب‌پذیری اقتصادی بر این مبنا استوار است که تاثیرپذیری یک کشور از شوک‌های خارجی از برخی ویژگی‌های اصلی اقتصاد یک کشور منشأ می‌گیرد. برخی از این ویژگی‌ها عبارتند از:

  • باز بودن اقتصاد،
  • وابستگی اقتصاد به درآمدهای صادراتی ناشی از چند محصول خاص
  • و نیز وابستگی به واردات کالاهای استراتژیک.
باز بودن اقتصاد: این معیار می‌تواند با نسبت تجارت بین‌الملل یک کشور به تولید ناخالص داخلی آن کشور اندازه‌گیری شود. یک اقتصاد باز معمولا به اقتصادی گفته می‌شود که در آن یک کشور از شرایط بیرونی اقتصاد که بر آن‌ها هیچ کنترل مستقیمی ندارد تاثیر‌پذیری بالایی داشته باشد. درجه باز بودن اقتصاد، کاملا وابسته به توانایی کشور در میزان تولید کالاها و خدمات به نسبت میزان مصرف آن‌هاست. اگر پایه توان تولید یک کشور به طیف محدودی از کالاها و خدمات محدود شود آن کشور ناگزیر خواهد بود تا به واردات بسیاری از محصولات از خارج از کشور روی آورد و طبیعتا برای تامین هزینه واردات نیازمند ارز ناشی از صادرات خواهد بود. در کنار مزیت های تجارت زیاد با دنیا باید پذیرفت که یک کشور با فعالیت آزادانه در فضای تجارت بین‌الملل، خود را در معرض سطح بالایی از شوک‌ها قرار می‌دهد، شوک‌هایی که تقریبا آن کشور هیچ کنترلی بر روی آن ندارد.
وابستگی اقتصاد به درآمدهای صادراتی ناشی از چند محصول خاص: وابستگی یک کشور به صادرات طیف محدودی از کالاها و خدمات برای یک کشور خطرناک است. این موضوع به ساختار تولیدی  و توانمندی‌های اقتصادی هر کشور وابسته است. میزان تنوع درآمد صادراتی کشورها از نظر نوع کالاهای صادر شده، توسط شاخص (UNCTAD) اندازه‌گیری شده و هر ساله در قالب گزارشی از سوی سازمان ملل منتشر می‌گردد. اما این شاخص صرفا کالاها را در بر می‌گیرد.
وابستگی به واردات کالاهای استراتژیک: یکی دیگر از مشکلاتی که اقتصاد یک کشور را آسیب‌پذیر می‌کند وابستگی به کالاهای استراتژیک است، زیرا هر آن ممکن است واردات این کالا به دلیل هزینه‌های بالای واردات و یا محدودیت‌های دسترسی که ممکن است از طرف شرکای خارجی اعمال شود، قطع شود و آن گاه کشور وارد کننده با مشکلات عدیده‌ای روبه رو خواهد بود. این متغیر با نسبت واردات انرژی، غذا و تجهیزات صنعتی به کل تولید ناخالص داخلی سنجش می‌شود. میزان این متغیر معمولا به اندازه کشور، منابع خدادادی کشور و تمهیدات آن کشور برای تهیه اقلام جایگزین مرتبط است.
منبع: موسسه اقتصاد و ویکی پدیا

دیدگاه خود را اینجا قرار دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.