وبلاگ

فرایند خلق پول

فرایند خلق پول
تحلیل اقتصادی مالی

فرایند خلق پول

برای درک فرایند خلق پول، فرض کنید بانک مرکزی “پایه پولی” را ۱۰۰ واحد افزایش دهد. این ۱۰۰ واحد در اختیار سیستم بانکی قرار می گیرد. قدرت وام دهی سیستم بانکی ۱۰۰ واحد افزایش می یابد. سیستم بانکی ۱۰۰ واحد تسهیلات به میلاد پرداخت می کند. میلاد ۱۰۰ واحد را صرف خرید یک داروخانه از آرمان می کند. حال آرمان ۱۰۰ واحد پولی را که از میلاد دریافت کرده است را نزد سیستم بانکی سپرده گذاری (حساب پس انداز بلند مدت، کوتاه مدت و یا جاری) می کند. سیستم بانکی قانوناً موظف است درصدی از این مبلغ را نزد بانک مرکزی در قالب “ذخیره قانونی” سپرده گذاری کند. بیایید “نرخ ذخیره قانونی” را ۱۰ درصد در نظر بگیریم. سیستم بانکی ۱۰ واحد از ۱۰۰ واحد را نزد بانک مرکزی سپرده گذاری کرده و حال مجدداً می تواند معادل ۹۰ واحد تسهیلات پرداخت نماید. این بار کتایون برای خرید یک واحد مسکونی، معادل ۹۰ واحد از سیستم بانکی تسهیلات گرفته و آن را به سیاوش پرداخت می کند. سیاوش ۹۰ واحد را در سیستم بانکی سپرده گذاری می کند. سیستم بانکی ۹ واحد از ۹۰ واحد را نزد بانک مرکزی قرار داده و ۸۱ واحد را مجدداً به کوروش تسهیلات می دهد، کوروش ۸۱ واحد را صرف خرید سهام از شروین می کند. شروین ۸۱ واحد را سپرده گذاری می کند. بانک ۸.۱ واحد را نزد بانک مرکزی سپرده گذاری کرده و ۷۲.۹ واحد تسهیلات پرداخت می نماید. و این فرآیند آنقدر ادامه می یابد که عدد به صفر میل نماید. به مجموع سپرده های آرمان، سیاوش، شروین و… در نزد سیستم بانکی نقدینگی گفته می شود.

حال بیایید تغییرات حجم نقدینگی را در این مثال محاسبه کنیم ۱۰۰+۹۰+۸۱+۷۹.۱+۷۱.۱۹+۶۴.۰۷+۵۷.۶۶+… اثبات می شود که اگر این عمل را مکرراً انجام داده و مقادیر حاصله را جمع کنیم، مقدار بدست آمده معادل (نرخ ذخیره قانونی/۱) ضربدر پایه پولی خواهد بود. در مثال ما ضریب فزاینده پولی معادل حاصل تقسیم ۱ به ۰.۱ (نرخ ذخیره قانونی) یعنی ۱۰ می باشد. مجموع سپرده افراد نزد سیستم بانکی برابر است با (۱۰*پایه پولی) که در این مثال ما تغییرات پایه پولی را ۱۰۰ واحد در نظر گرفتیم. پس حجم نقدینگی معادل ۱۰۰۰ واحد افزایش می یابد. مشاهده می کنید که با افزایش ۱۰۰ واحدی در پایه پولی، حجم نقدینگی معادل ۱۰۰۰ واحد افزایش می یابد.

حال تصور کنید دولت برای جبران کسری بودجه از بانک مرکزی استقراض کرده و به این واسطه پایه پولی افزایش یابد. در ادامه این پول توسط سیستم بانکی چندین و چند برابر شده و حجم نقدینگی افزایش خواهد یافت. گفته می شود که دولت در نیمه دوم سال جاری حدودا ۱۵۰ هزار میلیارد تومان (همت) کسری دارد. در ایران نرخ ذخیره قانونی تقریباً ۱۵ درصد و در نتیجه ضریب فزاینده پولی حدوداً ۷ می باشد. با افزایش پایه پولی به میزان ۱۵۰ (همت)، حجم نقدینگی حدوداً ۱۰۵۰ همت افزایش خواهد یافت. در حال حاضر بنا به آمار منتشره، پایه پولی کشور معادل ۳۷۰ همت و حجم نقدینگی معادل ۲۷۰۰ همت می باشد.

پینوشت ۱: پایه پولی با نقدینگی متفاوت است. پایه پولی آن نوعی از پول است که بانک مرکزی منتشر می نماید. در ادامه این پول که به آن پول پر قدرت هم می گویند، در طی فرآیند خلق پول توسط بانکهای تجاری چندین برابر می گردد و نقدینگی یعنی آن پولی که عموم آنرا می شناسند، ایجاد می شود.

پینوشت ۲: در طی فرآیند خلق پول، پایه پولی چندین برابر می شود. “ضریب فزاینده پولی” به این معناست که هر یک ریالی که بانک مرکزی تحت عنوان پایه پولی منتشر می کند، در طی فرآیند خلق پول چند برابر شده و نقدینگی را می سازد.

پینوشت ۳: این فرآیند خلق پول چیزی بود که در کتابهای درسی به ما گفتن و به لحاظ تئوریک هم درسته و فرض این فرآیند بر اینه که خلق پول برونزا هست و بانک ها برای خلق پول نیاز به ورود پول جدید به ترازنامشونو دارن. و همچنین فرض بر این است که پایه پولی با ضریب تکاثر نقدینگی را میسازه. ولی در عالم واقع و آن چیزی که در ایران اتفاق افتاده و میافته اینه که پایه پولی از کانال ضریب تکاثر نقدینگی را نمیسازه و بانک ها توان خلق پول از هیچ را دارند و به نحوی که نقدینگی پایه پولی را مجبور به افزایش می کنه و… در این زمینه توصیه می کنم مقاله معروف بانک مرکزی انگلیس در رد شیوه متعارف خلق پول را بخونید، عالیه 

نظرات (1)

  1. erfan2000

    یکی از نتایج اصلی انتقال ثروت از اقشار متوسط به قشر بسیار محدودی از ثروتمندانه که یکی از دلایل عدم شفافت و پیچیده بودن مسائل تو این موضوع هم هست تا این افراد شناسایی و ردیابی نشوند و امکان خارج شدن از اون توسط باقی افراد وجود نداشته باشه، چراکه در طول تاریخ هر گاه اون افراد شناسایی شدند شورش و انقلابی علیه اونها رخ داده و سیستم از هم پاشیده. نکته ای که وجود داره اینه که خلق پول و در واقع اعتبار به شیوه های دیگری هم وجود داره و میتوان گفت هر جا ثروت مشاهده بشه به گونه ای میتوان رد خلق پول و اعتبار رو دید و این دو اصل از هم جدایی ناپذیر اند، برای مثال میتونیم به خلق پول دولت توسط انتشار اوراق قرضه پرداخت که باعث میشه مالیات و ثروتی که توسط عموم مردم به دولت برای تامین رفاه و … رسیده به دلایل هزینه های غیر ضروری و به وجود امدن کسری بودجه با افتادن در یه چرخه کاملا فریبانه به بانک ها بره و اونها رو ثروتمند تر کنه، در واقع این سیستم هم دولت ها و هم مردم رو برده بانکاها و اون عده محدود قشر ثروتمند کرده، خلق پول و اعتبار در کارگزاری ها و موسسات سرمایه گذاری هم به وفور قابل ردیابی و مشاهده است. شرح خلق پول دولت با اوراق قرضه هم بسیار سادست پول بدون پشتوانه ای که توسط بانکها تولید شده نتیجه ای جز تورم و افزایش قیمت ها و بدهی ها به دنبال نداره و ما طبقه متوسط و فقیر برای به دست اوردن اون کار و تلاش میکنیم و برای نیاز هامون خرج میکنیم و بخش اعظمی هم مالیات میدیم، که شاید ناچیز به نظر برسه اما اگر کل مالیاتی که در طول عمرتون دادید رو محاسبه کنید متوجه بزرگی ارقام میشین، خب پس پول ما بخشیش با خرج کردن دوباره به بانک ها و بخشی هم به خزانه دولت میره، دولت ها هزینه هایی دارن و ازین پول استفاده میکنند اما معمولا به دلایلی هزینه ان ها بیشتر از درامد انها میشود پس اوراق قرضه چاپ میکنند، شاید بپرسید اوراق قرضه چی هستن؟ در واقع اوراق قرضه تیکه کاغذیه که دولت با پشتوانه اعتبارش به شما تعهد میکنه به اضای پولی که امروز به اون بدین در اینده اصل پول و سودی رو به شما پرداخت کنه، خب این اوراق بین بانکها و موسسات سرمایه گذاری ( که اصلا هم تصادفی نیست همون افراد به خصوص قشر ثروتمند) به حراج گذاشته میشه، خب این بانکها این اوراق رو با سود به بانک مرکزی میفروشن و در اضای آن چک دریافت میکنن اونم از حسابی که هیچ پولی توش نیست، و این گونست که پول تولید میشه. تعریف چک هم خیلی سادست : کاغذی که میگه شما به اندازه مبلغ اون از شخص مالک چک طلبکارید. بانکها دوباره با اون پول در حراج های بعدی شرکت کرده و سود خود را افزایش میدهند. و این چرخه ادامه داره. دولت هم همواره مبلغی رو برای بازپسگیری اوراق بدهی از بانک مرکزی به اون پرداخت میکنه که هیچگاه نمیتونه بدهی ها رو پوشش بده چرا؟ چون دو مرحله سودگیری بانکها بین اون مبلغی که دولت دریافت کرده و اون مبلغی که باید بپردازه(بدهی) وجود داره و این خلع فقط بزرگ و بزرگ تر میشه و دولت برای جلوگیری از فروپاشی سقف بدهی های خود رو بالاتر و بالاتر میبره. نکته مخفی این چرخه فریبکارانه اینه که بانک مرکزی سازمانی خصوصیه و سهامدارینی داره و سالانه به اون سهامداران سود میده، و حدس این که اون سهامداران کی میتونن باشن به عهده خودتون ( نیاز به شک داره واقعا؟ معلومه همون افراد مخصوص قشر ثروتمند و بانکداران) این طوریه که نه تنها کشور ما بلکه کل دنیا توسط یه عده خاصی رهبری و کنترل میشه و ما فقط بردگان این سیستم هستیم. ریشه کلمه bond یا اوراق قرضه به همون bondage یا بردگی بر میگرده. اون سندیه که مارو متعهد به پرداخت مالیات در اینده میکنه. این طوریه که رفاه ایندگاندگانمون رو هم به تاراج میبنرند. و یک در میلیون هم رد این دزدی رو نمیگیره. چرا که تنپرورانی هستیم که حوصله خوندن همین نوشته به ظاهر طولانی رو هم نداریم.

دیدگاه خود را اینجا قرار دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.